آنوشا کوچولو آنوشا کوچولو ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

آنوشا فرشته کوچولوی خونه ما

آخرین پست سال 92

 خوب بالاخره خونه تکونی ما هم تموم شد امسال خیلیییییییییی طول کشید آخه با وجود یه دخمل شیطون واقعا خونه تکونی کار سختیه!!! روزی یه کابینت یا یه کشو باید تمیز میکردم تازه بعدشم دخملک میره اگه دستش به کشو برسه همه رو خالی میکنه خودش بچیینه خلاصه که یه وضعی داریم ما .... خانم کوچولو یاد گرفته دستمال میگیره دستش و برام خونه تمیز میکنه امسال برای اولین بار سبزه عید ریختم روزی که تازه گندم ها جونه زده بود  در یک لحظه آنی دستش و به میز رسوند و همشو ریخت دوباره همه گندم ها رو ریختم تو ظرف الان سبز شده اما نمیدنم چرا کچلی گرفته خخخخخخخخ آهان تا یادم نرفته بگم بالاخره 26 اسفند برای آزمایش خون بردیمت از 4 اسفند که دکترت برا...
28 اسفند 1392

شاپرکم 13 ماهگیت مبارک

شاپرکم13 ماه زمینی شدنت مبارک عزیز مامان  13 ماهه که من افتخار اینو داشتم که مادر تو باشم فرشته کوچولوی دوست داشتنی ممنونم که این همه خانم و شیرینی دخملکم حسابی شیطون تر شده کماکان عاشق نانای کردنه نانایش خیلی هم پیشرفت کرده دستاشو میچرخونه و پای راستشم میزاره جلو و سرشم تکون میده عاشق آهنگ چه احساس شیرینی دارم شهیاد شده از پله ها بالا و پائین میره از مبل نمیتونه بالا بره اما بلده پائین بیاد یکم توجهت به اسباب بازی ها بیشتر شده روزی چند یار سبد اسباب بازیت و میاری خالی میکنی و گاهی هم باهاشون مشغول میشی به تمام عروسک های کمدت چه از نوع نی نی چه از نوع پولیشی میگی بع بع یه عروسک داری که شعر میخونه دامن من چین چینی...
25 اسفند 1392

تاریخ شمار روزهای مهم زندگی آنوشا گلی

91/4/13: امثبت شدن بی بی چک ... 91/4/21: آزمایش بارداری که نتیجه 2100 رو در بر داشت... 91/5/3: اولین سونوکرافی و وقتیکه اولین بار صدای قلب کوچولوت و شنیدیم(7 هفته و 1 روز) 91/6/8: دومین سونوگرافی که تمام اجزای بدن نی نی رو دیدیم و بهم گفت به احتمال 90 درصد نی نی نازدخمله(12 هفته و 2 روز) 91/6/19 :مامانی سرکلاژ کرد و مامانی شب بیمارستان بستری بود و اولین حرکت های هلو کوچولو تو دل مامانی 91/6/20: سومین سونو که گفت همه چی OK هست و مامانی مرخص شد 91/7/24: چهارمین سونو که به پشت بودی وزن هلو جون ٢٨٠ گرم سن 19 هفته و 2 روز 91/9/9: اسم هلو انتخاب شد 91/9/26 : یه روز کامل تکون نخوردی و مامان استرسی رفت بیمارستان و پنجمین...
7 اسفند 1392

جشن تولد آنوشا نازدونه ما

  دخترم روشنی نور دو چشمان منی بهترین هدیه ای از جانب یزدان منی دخترم تاج سرم ای که تویی مونس تنهایی من روح من جان منو روشنی دوران منی دخترم لحظه مییلاد تو هرگز نرود از یادم غنچه نورس من باغ گلستان منی دخترم تا که تو باشی دو جهان در نظرم فردوس است عشق دیرین منو نیمه پنهان منی دخترم شادی تو موجب آرامش دنیای من است شادمان زیست نما جانی و جانان منی دخترم مامان فرنوش  همه ایام کند شکر به درگاه خدا بودنت خواست خدا بود چو ایمان منی جشن تولد آنوشا روز جمعه 18 بهمن 1392باتم رنگین کمان برگزارشد. عزیز دل مامان مدتها قبل ازاینکه بخوام جشن تولدت روبرگزارکنم دنبال تم تولدبودم امابه نتیجه نمی رس...
6 اسفند 1392
1